طراحی سایت

قالب وبلاگ

شهریور 93 - ستاره آسمان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طراحی سایت


ستاره آسمان
چاوەکانم داخست تا کە چاوی خومارت نەبینم لە نەکاو دڵم گووتی خۆ ئەمن ھەستی دەکەم و دەیبینم
نوشته شده در تاریخ شنبه 93/6/29 توسط gharib

گو?م!
د?م پـ?ه‌ له‌ ده‌رد و کو?
ئه‌??م ب??م له‌ شاره‌که‌ت
... ئه‌??م به‌ جام? ئاوی کانیاوی د?یه‌که‌م
عیلاجی که‌م کو?ی د?ی پـ?م، له‌ ده‌ردی ئینتیزاره‌که‌ت
... وه‌?ه‌ز بوو گیانی من له‌ شار و ها?ه‌ ها?ی ئه‌و
له‌ ??ژی چ?کن و نه‌خ?ش و تاو و یاوی شه‌و
ئه‌??م بـ??م له‌ شاره‌که‌ت
له‌ شاری چاو له ‌به‌ر چرای نیئ?ن شه‌واره‌که‌ت
بـ??مه‌ د? که‌ مانگه‌ شه‌و بز?ته‌ ناو بزه‌م
چل?ن بژیم له‌ شاره‌که‌ت
که‌ پـ? به‌ د? دژی گزه‌م؟!
له‌ شاره‌که‌ت، که‌ ?ه‌مزی ئاسن و مناره‌یه‌
مه‌لی ئه‌وین غه‌واره‌یه‌
ئه‌??ی له‌ ده‌وری ده‌ست و پ?م
ئه‌وه‌ی که‌ ت?ل و تان و ?ایه‌?ه‌، که‌له‌پچه‌یه
‌ئه‌وه‌ی که‌ په‌یکه‌ره‌ میسالی داوه‌?ه‌
ئه‌وه‌ی که‌ داره‌ ت?له‌، مه‌زهه‌ری قه‌ناره‌یه
‌له‌ شاره‌که‌ت که‌مه‌ندی دووکه‌?ه
‌که‌ د?ته‌ ده‌ر له‌ ما?ی ده‌و?ه‌مه‌ند
و‌ تیشکی ب?‌گوناهی خ?ره‌تاو ئه‌خاته‌ به‌ند
له‌ هه‌ر شه‌قام و کووچه‌یه‌ک شه‌پ??ی شینه‌
د? به‌ره‌و د?م
ده‌ستی گه‌رمی ئاشنا نییه‌ که‌ ئه‌یگوشم
ده‌ستی چ?وی‌یه
‌له‌ شاره‌که‌ت زه‌لیله‌ ش?ر،
باوی ??وی‌یه‌
به‌ هه‌ر نیگایه‌ک و په‌تایه‌که
‌ئه‌??م بـ??م له‌ شاره‌که‌ت
گو?م، هه‌ر?می ز?نگ و زه‌ل
چل?ن ئه‌ب?ته‌ جا?ه ‌گو?
له‌ شاری ت?، له‌ بانی عه‌رشه‌ ق?نده‌ره‌ی د?او
شاره‌که‌ت
ئاسکه‌ جوانه‌که‌م!
ته‌سکه‌ ب? ئه‌وین، ب? خه‌فه‌ت هه‌راو
ک? له‌ شاری ت?، له‌ شاری قات?ی هه‌ژار
گو? ئه‌داته‌ ئایه‌تی په‌?اوی د?؟
من? که‌ گ?چی تاوی گه‌رمی به‌رده‌واره‌که‌ی عه‌شیره‌تم
به‌ داره‌ ته‌رمی کووچه‌کانی شا‌ره‌که‌ت
?انه‌هاتووه‌ له‌شم
بناری پ?به‌هاری د?
?ه‌نگی سوور و شین ئه‌دا
له‌ شیعر و عاتیفه‌ی گه‌شم
ئه‌??م ب??م له‌ شاره‌که‌ت گو?م




‏چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند...

سنگ ...
پس از رها کردن!

حرف ...
پس از گفتن!

موقعیت...
پس از پایان یافتن!
و

زمان ...
پس از گذشتن!‏"



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93/6/27 توسط gharib

حجم خالی سکوتم با ترانه پر نمیشه
خلوتم با خاطرتت عاشقانه پر نمیشه

تو نگاه آیینه گم شد همه بود و نبودم
همه ترانه هایی که برای تو سرودم

عاشقه رنگه صداتم ولی چشمام پر درده
باغچه دلتنگی من باغی از گلهای زرده

اما وقتی تو نباشی موندنم فقط بهونست
هم صدا با بی پناهی غزلهای عاشقونست

میرمو رو تنه جاده پای من میمونه
جای پای عابری که مقصدشو نمیدونه



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93/6/19 توسط gharib

از حدود 5 ام بهمن ماه مراسمی به نام «پیرشالیار» در اورامان تخت (هورامان) کردستان و در کنار مرقد پیرشالیار برگزار می شود که سه روز به درازا می کشد. در این مراسم از باغ پیرشالیار گردوهایی چیده شده و برای اهالی فرستاده می شود.

آغاز مراسم روز چهارشنبه است. بامداد روز نخست دامداران دام های نذری خود را می آورند و قربانی می کنند، گوشت قربانی در بین مردم تقسیم می شود و مقداری دیگر از گوشت ها برای تهیه ی غذای دسته جمعی، «آش جو» یا «هولوشینه تشی» به داخل خانه ی پیر برده میشود. نیمروز روز دوم گروه های دف زن  خود را آماده کرده و شروع به دف زنی می کنند. نوجوانان، جوانان و پیران دست در دست هم زنجیره ای بزرگ تشکیل داده و رقص دسته جمعی را آغاز می کنند و با حرکتی نمادین همبستگی همیشگی خود را به نمایش می گذارند. در هنگام رقص، افرادی نیز قصیده هایی از بر می خوانند و گروه بزرگ رقص هم لفظ «جلاله الله» را زمزمه می کنند. در این سه روز مردم هورامان تمام کارهای خود را تعطیل کرده و فقط وقتشان را در این جشن باستانی صرف می کنند.

درروز پایانی نیز مردم تا شب به رقص می پردازند و ساعاتی از شب را نیز در خانه ی پیرشالیار می گذرانند، که به این شب، شب نشست یا «شه وونیشتی» گفته می شود. در این شب سخنرانان به سخنرانی درمورد پیر شالیار و بحث های مذهبی و عرفانی می پردازند. بعد از آن سرودی یا قصیده ای خوانده می شود وپایان جلسه با دعا ختم می شود.

پیرشالیار کیست ؟

پیرشالیار فرزند جاماسب، یکی از رهبران و مُغان آیین زرتشت بوده که در اورامان می زیسته است، وی مردی دانا و آگاه با طبعی روان بود این مغ کتابی را به نام «مارفه  تو پیرشالیار»(معرفت پیرشهریار) به لجهه ی کردی اورامی به نظم درآورده است مشتمل بر امثال و حکم و پند و اندرز با ذکر نکاتی چند از آداب و رسوم آیین باستانی و تاکید و توصیه در جهت حفظ و نگهداری آن. نسخه ی این کتاب اکنون کمیاب است و فقط عبارات و ابیاتی از آن را برخی از مردم آن سامان از بر دارند و در مواردی به جای ضرب المثل به کار می برند.

در این کتاب منظوم، بعد از هر دو بیت، بیتی تکرار شده است به این مضمون:

گوشت جه واته ی پیرشالیار بوو           هوشت جه کیاسته ی زانای سیمیار بوو

(به گفته پیرشهریار گوش بده، و برای درک نوشته زردشت دانا و هوشیار باش)

چند بند دیگر از آن منظومه:

داران گیان داران، جه رگ و دل به رگه ن           گایی پر به  رگه ن گایی بی به رگه ن

که ره گ جه هیلین، هیلی جه که رگه ن               رواس جه رواس ورگه ن جه ورگه ن

(درختان جان دارند، جگر و دلشان برگ است، گاهی پر برگ و گاهی بی برگند. مرغ از تخم است، و تخم از مرغ، روباه از روباه است و گرگ از گرگ)

 

وه وری وه وارو، وه وره وه رینه          وریسه ، بریو چوارسه رینه

که رگی سیاوه هیلیش چه  رمینه            گوشلی مه مریو دوی درینه

(برفی می باره که برف خوره است، و رسن که پاره شود چهار سر پیدا می کند، ماکیان سیاه، تخمش سفید است، دیگچه که سوراخ شد، دو در پیدا می کند)



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93/6/19 توسط gharib

یلدا میراث معنوی ایرانیان و نشان همبستگی

یلدا شب دل‌انگیز ایرانی است که در سنن و عرف جامعه‌اش پویا، زنده، جاری است و در کتاب و داستان و آدابش ریشه دوانده است و در همه حوزه تمدن ایرانی گرامی داشته میشود.کردستان نیز که از  پاسداران میراث فرهنگ ایرانی است این شب را با شور و شعف وی‍ژه ای گرامی میدارند و همانند تمامی ملت ایران خواندن حافظ و فردوسی مراسمات اصلی این شب میباشد. شب یلدا را در سنندج “شه‌و چله” (شب چله)می‌گویند و در غزل فارسی از آن به زلف یار تشبیه شده است.

برگزاری شب چله در هر دیار و شهر و روستایی آئین خاصی دارد که در کردستان نیز چنین است.برگزاری شب چله در سنندج با دیگر شهرهای کردستان متفاوت است.

“برهان ایازی” در کتاب آئینه سنندج، می‌نویسد:” در سنندج قدیم، سنندجی‌ها از سه ماه قبل  در فکر شب چله بوده‌اند زیرا انگورها به بند کشیده، امرودها انتخاب، به و سیب خریداری و نگهداری و از همه مهم‌تر خربزه‌ها را در خم ترشی می‌پروراندند.

سنندجی‌ها بر این عادتند؛ که شب چله خربزه ترش و دلمه کلم را مهیا کنند که احتمالا در جای دیگری چنین نباشد.

ایازی می‌نویسد:”سنندجی‌ها بعد از صرف شام ” کاله‌ک ترش” می‌خورند، کاله‌ترش نوعی خربزه کوچک، معطر و شیرین است که در پایان فصل برداشت خربزه آن را به درون سرکه می‌انداختند تا ترش شود و داخل خربزه پرآب شده و آب آن را ترش و شیرین داخل ظرف جداگانه ریخته و خربزه را قاچ کرده و می‌خوردند و آخر سر هر کسی مقداری از آب خربزه را سر می‌کشید.

پیشینیان عقیده داشتند خربزه ترش کشنده میکروب، ضد آسم و خفگی است، شهد این خربزه معطر است و بعد که ترش می‌شد از سکنجبین معطرتر می‌شد.

* میوه‌های شب چله

علاوه بر خربزه ترش، هندوانه، سیب، انار، انجیر، گلابی، به و تخمه بوداده کدو و گندم برشته از جمله میوه و تنقلات بوده است که به عنوان خوردنی‌های این شب بلند سال مورد استفاده قرار می‌گرفت.

* آئین شب‌نشینی

در سنندج رسم است که اعضای خانواده در این شب گردهم می‌آیند تا آنچه را که برای این شب فراهم آورده‌اند با شادی و شادمانی سرو کنند. رعنا لطفی، 52 ساله معتقد است؛ که این شب‌نشینی به استحکام روابط خانوادگی و افزایش روابط عاطفی می‌انجامد. به گفته وی در این شب فرزندان خانواده به خانه پدری باز می‌گردند و شب یلدا را با هم می‌گذرانند.

اینانا کارگر، 19 ساله، دانشجو می‌گوید: گردهم جمع شدن و با هم بودن در شب یلدا از زیباترین و خاطره‌انگیزترین شب‌ها است.

او آرزو می‌کند در شب یلدا برف ببارد تا شادی‌‌اش تکمیل شود.

یک جامعه‌شناس معتقد است شب یلدا ارتباط تاریخی گذشته و حال را برقرار می‌کند و این شب یکی از نمادهای دیرپایی و تاریخ به هم پیوسته ملت ایران میباشد.افشین محمدپور می‌گوید: این دور هم جمع شدن علاوه بر یادآوری یک خاطره دل‌انگیز و شادی‌آور از دیروز موجب انتقال تجربیات از بزرگ‌ترها به کوچک‌ترها و رفع کدورت‌های احتمالی می‌شود. وی معتقد است شب یلدا حتی اگر بهانه‌ایی برای با هم بودن باشد، می تواند در استحکام نهاد اجتماعی خانواده و لذت با هم بودن موثر باشد.

به گفته محمدپور در حالی که بسیاری از نهادهای اجتماعی از جمله خانواده به دلیل مسائل روزمره دستخوش از دست دادن ارزش‌های خانوادگی شده است یلدا فرصتی دوباره برای باهم بودن و احساس مشترک داشتن باهم است.

وی می‌گوید: یلدا در فرهنگ و اجتماع ما ریشه دارد و پاسداشت یک ارزش اجتماعی و عرف سازنده است.

* یلدا در پیامک

امروز روزی است که شبش به یلدا ختم می‌شود در این روز میلیون‌ها پیامک از ایرانیان به هم رد و بدل می‌شود تا این لحظات همدلی و دل‌انگیز به همه خانه‌ها برود که حلاوت دلشان به شیرینی هندوانه و سرخی رویشان به سرخی انار و خنده لبهایشان چو خنده پسته ایرانی بامزه شود.

روژانا الهی، یکی از پیامک‌هایش را می‌خواند: ” یلدا به ما یاد می‌دهد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.

نجمان صمدی، 35 ساله از پیامکش اینچنین نقل می‌کند: ” پایان هر آغاز سختی برای انسان بهاری دل‌انگیز است چه اینک یلدا آغاز سوز و سرما و پایان آن برآمدن بهاری تربناک است.”

محمد صادقی، 50 ساله می‌گوید: یلدا تمرین یک خوشی شیرین و سرخ برای تحمل روزهای سخت زمستان است سنتی که ناگفته این تضاد را با خود به همراه دارد. محمد قیومی، 39 ساله پیامک گوشی تلفنش را می‌خواند:” یلدا امید به فردایی روشن و روشن است.”

احمد 70 ساله که یلداهای بلند بسیاری را پشت سر نهاده، می‌گوید: یلدا بهانه خنده، شادی، بزم و سرور ورود به زمستان است.



   1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 29
کل بازدیدها: 259792

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • فروش بک لینک فالو | فروش بک لینک با کیفیت