طراحی سایت

قالب وبلاگ

دیداری که زیر و رویم کرد - ستاره آسمان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طراحی سایت


ستاره آسمان
چاوەکانم داخست تا کە چاوی خومارت نەبینم لە نەکاو دڵم گووتی خۆ ئەمن ھەستی دەکەم و دەیبینم
نوشته شده در تاریخ شنبه 93/10/13 توسط gharib

 

بلبلبلو

 

در یکی از همین روزها که داشتم از سرکار به خانه برمی گشتم  در بازار که در حال رفتن به ایستگاه اتوبوس بودم یه هوی هوس گوجه فرنگی کردم . هنگامی که ایستادم که از مردی جوان که برروی چرخش در حال فروختن گوجه بود ، گوجه بخرم ، یک پسر تقریباً10یا 12 ساله جلو آمد و گفت آدامس بخر، اول بار گفتم نمی خرم برای چیمه آدامس! ولی دیدم که آن پسر بچه با آهی سرد و چشمانی که نزدیک بود سیل از آن جاری شود به من نیم نکاهی انداخت و سرش را پایین انداخت.

باور کنید در آن لحظه فکر کردم دنیا رو سرم خراب شده و انقد بغض کردم که همون وسط بازار می خواستم بشینم و گریه کنم در همون لحظه از کارم پشیمون شدم خدایا چرا آن بچه را با نخریدن یه بسته آدامس نا امید کردم صداش زدم و از ش ی بسته آدامس گرفتم باور کنید آن بچه آنقد خوشحال شد که انگار دنیا رو بهش دادید.

اما نتیجه.....

 زندگی بالا و پایین زیادی داره شاید باور نکنید که من خودم آن روز پول زیادی نداشتم ولی وقتی آن بچه را دیدم که با خریدن یه بسته آدامس زیاد خوشحال شده احساس کردم تموم دنیا مال منه .

برای هر کدام از ما در زندگی ممکن است روزهای تلخ و شیرین زیادی باشه ولی گاهاً فراموش می کنیم که شاید روزی ماه هم مثل آن پسر بچه .........

گیج شدم

*پس ببخشیم تا خدا به ما ببخشد*

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 260470

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • فروش بک لینک فالو | فروش بک لینک با کیفیت