لالایی ها حاوی عمیقترین احساسات مادرانه هستند به همین دلیل میتوانند به خوبی بیانگر آرمانها، آرزوها، عقاید، اندیشه ها و عواطف یک زن باشند.
لالایی در لغت به معنای آوازی است که مادران برای خواباندن کودکان میخوانند. در زبان کردی نیز «لالایی، دهلالی، لایهلایه، لایلایی کردن همه به معنای همان لالایی است و در این زبان لالایی اینگونه ترجمه شده است: «گ?رانی ب? خه و کردنی منا?» یعنی آهنگی برای خواباندن بچه.
لالاییها حاوی عمیقترین احساسات مادرانه هستند به همین دلیل میتوانند به خوبی بیانگر آرمانها، آرزوها، عقاید، اندیشهها و عواطف یک زن باشند
رو?ه لای لایه، ک?رپهم لای لایه ؛ نزانم بوچی دهنگت دهرنایه؛ دلنشین، زیبا و آرامش بخش بود . لحن صدایش سوزناک بود و غمی نهفته در خود داشت . بعدها که با موسیقی آشنا شدیم فهمیدیم که چه زیبا در گوشه میخواند، بی مکتب و استاد!
نوای لالایی مادرانمان هنگامی که با صدای جیر جیر گهواره قدیمی در هم می آمیخت برایمان دلنشین ترین موسیقی دنیا بود.
تاریخ و سرگذشت ملت کرد تاریخی بس شگفت آور و پر فراز نشیب برای این ملت بزرگ و خستگی ناپذیر و ماندنی در طی روزگاران گذشته بوده است .
در این جستار سعی می شود تا گذری بر تاریخ این ملت داشته باشیم و به جستجوی نکاتی که در این تاریخ مبهم می باشند برویم شاید بتوانیم در حد توان این رشته را روشن کنیم و به تاریخ و سرگذشت این ملت بزرگ نزدیک شویم .
در این راه مسلما با ملتی اشنا می شویم که محققانی بزرگ هم وقت خود را صرف تحقیق و تفحص در خصوص سرگذشت و تاریخ آنها و منابع مهمی را برایمان به ارمغان گذاشته اند در این میان محققان و نویسندگان داخلی و خارجی هر کدام برای خود نظرات خاصی راجع به سرگذشت این ملت دارند .
لالاییها بخشی از ترانه های عامیانه و از نخستین سرودههای انسانی هستند که عموماً سینه به سینه نقل میشده اند و شاید از زمان ثبت و نگارش آنها به صورت مکتوب زمان چندانی نگذشته باشد چراکه در گذشته لالاییها بیشتر به صورت شفاهی بودند. لالاییها میتوانند آینه ای تمام نما از مسائل سیاسی «اجتماعی، اقتصادی، محیط زندگی، مذهب و حتی برخی اشارات تاریخی باشند.
لالاییها نغمههای دلانگیز مادراناند که بر جان و دل کودکان خود مینشانند تا آنها را از بیخوابی و بیتابی به دور کنند. این سرودههای فولکلوریک از سویی آینة باورها و شیوة زیستن مردمان زمان خودبود و از سویی هم زمزمة لالایی مادران کرد اولین عهد و رابطهاى است که بین مادر و کودک بسته مىشود ،
لالایی رشتهاى است نادیدنى که از لبان مادر تا گوشهاى کودک مىپرد و اثر جادویى آن خواب عمیق و آرامشبخشى است که بر کودک چیره مىگردد. رشتههایى که نمایانگر آرمانها و آرزوهاى راستین مادر است و جنبش پیاپى گهواره، رنگى از توازن و تکرار بر آن مىافزاید. این آرزوها چنان بىدلهره و ساده بر زبان جارى مىگردند که ذهن شنونده در اینکه آنها آرزو هستند یا واقعیت، مردد و سرگردان مىماند. گویى که مادر از سویداى قلبش مىخواهد که بشود و مىشود.
در زمان های گذشته شیرزن غیور کرد از همان نوزادی میخواهد کودکش دلیر و شجاع باشد. با او در گهواره سخن میگوید: "تو را محکم قنداق میکنم که از زنجیر و بند نترسی" مادر در همین عبارات ساده به وضع ناگوار اجتماعی دوران خودش میتازد. جامعه ای که پدر در بند دشمن اسیر است و امید به زندگی کودک اندک است؛ مادر مضطرب و بیمناک به فرزندش میگوید بخواب که دیر وقت است زندگی را مجالی نیست. با توصیفات مادر میتوان دریافت که اوضاع اجتماعی زمان سرایش لالایی چگونه بوده است قطعاً جامعه دارای نظام فئودالی و ساختار ارباب و رعیتی است که تا این اندازه خفقان و بیعدالتی و ظلم و جور و... بر فضای جامعه حاکم است. در پس تمام این جملات ساده؛ مرگ اندیشی است که مادر را میآزارد . هزاران سوال که میتواند ذهن مخاطب را درگیر کند در همین چند خط لالایی ساده نهفته است. اینکه آیا پدر کودک که در چنگ دشمن اسیر است زنده میماند و آزاد میشود؟ آیا کودک برای فردا و فرداها زنده میماند که بیدغدغه زندگی کند؟ و...
اینجاست که مادر تصمیم میگیرد فرزندش را محکم و دلیر تربیت کند.
لالاییها، بخش مهمی از فرهنگ یک کشور را تشکیل می دهند چراکه به طور خودجوش درمیان مردم شکل گرفتهاند. با این همه نمیتوان لالاییها را به سرودههای خودجوش مادران محدود کرد، زیرا بسیاری از شاعران معاصر، لالاییهایی را هماهنگ با زندگی امروز سرودهاند.
لالاییها، آوازهایی هستند که مادران از قدیم تا به امروز برای بچه هایشان می خواندهاند تا آنها به خواب روند، اما در حقیقت لالاییها را می توان واگویه مادران ایرانی دانست که از آرزوها، خواستهها و نیازهای درونی آنها سخن میگوید. به عبارتی لالایی نخستین وسیله ارتباطی کودک با شعر و موسیقی و بیان کننده نیازهای آدمی است.
لالایی، ساخته و پرداخته مردم عادی است؛ در نتیجه با اصول شعری و وزن و قافیه ارتباط چندانی ندارد و در نهایت سادگی سروده شده است. از سوی دیگر لالاییها، قدیمی و سنتیاند و با اوضاع امروز جور در نمیآیند.
ترانهای که در آن، مادر حتی عناصر طبیعی را هم به سکوت فرا میخواند تا کودک به آرامش برسد و به خواب برود. او از مهتاب میخواهد تا به گونهای نورافشانی کند که روشناییاش کودک را از خواب بیدار نکند. از چشمه میخواهد تا آرام برود مبادا صدای پایش آزاردهنده باشد. به طور کلی میتوان گفت که مادر دنیایی سرشار از شادی برای فرزند خود آرزو می کند و رسیدن روزگار بهتر را نوید میدهد.
برخى از لالایىها جلوهاى از آرزوهاى تحقق نیافته مادران هستند، بعضى از آنها بیانگر آلام درونى مادران در ایام حسرتبار گذشتهاند، شمارى حاوى نصایح اخلاقى و تعدادى دیگر مشحون از تعالیم دینى و قرآنى و بالاخره برخى در بیان مفارقت از پدر و آرزوى سلامتى براى او و بعضى دیگر شامل دعا به جان کودک براى مصون ماندن وى در مسیر پر پیچ و خم زندگى هستند.
منبع: آفتاب دل