عقایدی که در سایه خرافات گم می شوند؛
رواج رمالی با شیوه های مدرن در جامعه زنان / ریسمان پوسیده فالگیری؛ از راه به چاه
انگار پیشرفت روزافزون جهان در زمینههای علمی، اقتصادی، صنعتی، بهداشت و درمان و... نهتنها نتوانسته ریشههای جهالت را بخشکاند بلکه، آمار نشان میدهد سوءاستفادههای افراد از خرافات و جهالت مردم بیشتر از سالهای پیش هم شده است.
چند دقیقهای بود که از دور، نگاهش میکردم؛ ولی تردید داشتم که جلو بروم یا نه. پسرک ده یا دوازده ساله، با چشمان درشت به عابرانی که از جلوی پارک عبور میکردند، چشم دوخته بود و از آنها میخواست که فالهایش را بخرند. عاقبت، توجّهش به سمت من جلب شد و گفت خانم فال نمی گیری؟! کنجکاو شدم و جلو رفتم! آن پسر بچه خوشحال شد و پرنده اش را به برگ هایی که پشت سرهم ردیف شده بودند نزدیک کرد و یک برگ کاغذ را درآورد و به من داد.
در حال پرداختن پول فالم بودم که چند دختر جوان، با قیافههای آنچنانی ، به سمت ما آمدند و از پسر، تقاضای چند فال کردند . بعد ازخریدن فالهایشان میخواستند بروند که ازآن ها پرسیدم: شما به فال اعتقاد دارید؟
گفتند: «نه نه..... بله تا حدودی». جواب هایشان مرا در فکر فرو برد و خواستم که بیش تر توضیح بدهند.
نگاه پرسشگرانه و چهره متعجّب مرا که دیدند کمی جا خوردند، فهمیدم که باید خودم را معرّفی کنم. قبل از این که جواب سؤالم را بدهند، خودم را معرّفی کردم و در مورد موضوع گزارشم توضیح دادم. بعد گفتم: شما فکر نمیکنید فال هم نوعی خرافات باشد؟ گفت: «خانم خبرنگار، شما خودت هم که فال خریدی!».
کمی جا خوردم و گفتم: درست است. کنجکاو شده بودم که ببینم در این فالها چه چیزی نوشته که بعضی از مردم به آن علاقه دارند.
یکی از آن ها که دختری 25ساله بود گفت: اگر حقیقتش را بخواهید، من هم اعتقاد چندانی به این چیزها ندارم و می دانم خرافاتاند؛ ولی از شما چه پنهان، مشکلات زندگی، گاهی آن قدر آزاردهنده و غیر قابل تحمّل میشوند که آدم برای رهایی از فشار عصبی ناشی از آنها، به این خرافات روی میآورد، به امید این که کلماتی امید بخش در آنها بخواند و به آینده، امیدوارتر شود.
یکی دیگر از آن ها که می گفت گاهاً به این خرافات اعتقاد دارد و گاهاً نه درجواب گفت: همه ما کم و بیش باورهای خرافی داریم که شاید متوجهش نباشیم یا با این که میدونیم، اونو مضر نمیدونیم ویا اینکه از نظر خودمون خرافه نیست ولی از نظر دیگران خرافست.این فرهنگ در خون و رگ مردم ما نفوذ کرده و سخت میشه بیرون آورد شاید خیلی قبل از شما افراد دیگری هم سعی در آگاه سازی مردم کردن ولی به جایی نرسیدن ومجبور شدن که آن را ول کنند چون تاثیری ندارد.
یکی دیگر از آنان گفت: من انسانی خرافاتی نیستم، ولی یک چیزهایی هم هستند که از دوران کودکی برایم تبدیل به باورهایی شده که به آنها معتقدم. اگر چه ممکن است دیگران آنها را خرافات بدانند.
وقتی از او خواستم که بیشتر توضیح بدهد گفت: مثلاً این که هر وقت عطسه میکنم، کاری که قرار است انجام دهم را به تأخیر میاندازم؛ چون به تجربه، به من ثابت شده است که هر وقت به این موضوع اهمیت ندادهام، دچار مشکل شده و ضرر کردهام. یا مثلاً این که نگه داشتن برخی چیزها در خانه، بد یمن است و باعث به هم ریختن زندگی صاحبخانه میشود. این موضوع هم برای من اثبات شده است.
خداحافظی کردم و رفتم...
رواج رمالی با شیوه های مدرن در جامعه زنان
یکی از آفت هایی که متأسفانه امروزه قشر جوان جامعه ی ما و خاصتاً دختران و بانوان را در معرض آسیب قرار داده مسئله رخنه خرافه گرایی است، خرافه گرایی واژه ای که امروز به سرعت برق و باد در کشور میتازد بطوری که می توان گفت امروزه برخی از مکان های عمومی هم به جایگاهی برای جولان افراد خرافه گرا تبدیل شده اند. آنچه جای نگرانی است این مسئله می باشد که این خرافات و حرف های بی پایه و اساس به مرور زمان آنقدر در ذهن و جان مردم پیشرفت می کنند که تبدیل به "فرهنگ" و بعد ازآن تبدیل به "باورهای دینی" می شوند. اسلام دین روشنگری است وبا جهل و نادانی مخالف می باشد.
امروزه در سطح شهر شاهد افراد شیادی هستیم که به بهانه های طلسم، جادو و احضار روح اقدام به فریب افراد ساده لوح می کنند. این افراد شیاد و رمال با فریب افراد ساده لوح به بهانه های احضار روح، جن گیری و...آنها را سرکیسه می کنند و از این طریق برای خود کسب درآمد کرده. چه بسا که بسیاری از مردم ساده لوح و زود باور در مواجهه با خرافات و کذبیاتی از قبیل طلسم و سحر و جادو، تحت تاثیر قرار میگیرند و مشتری پر و پا قرص مدعیان اینگونه اکاذیب میشوند و شنیده ها حاکی از آن است که این افراد دارای مراجعه کنندگان زیادی از مناطق مختلف شهرهستند غافل از این نکته که این افراد به دنبال کسب درآمد نامشروع، اختلاف افکنی در بین خانواده ها، ترویج خرافات، اغفال و انحراف دختران و پسرها می باشند.
با توجه به مسایلی که بدان اشاره شد می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا چند سالی است که ما بین جوانان با نوعی شیوع و رواج مطالب خرافه و غیرمستند به صورت گسترده تر از گذشته مواجه هستیم؟ آیا ممکن است دین مبین اسلام و قرآن، کتاب آسمانی ما، برای قواعد پیچیده دنیای امروزی پاسخی نداشته باشد؟ در پاسخ به این پرسش بی هیچ تردیدی باید گفت «خیر»؛ ولی در عین حال که به غیرممکن بودن چنین چیزی اعتقاد راسخ داریم، ولی چرا بیان خرافات در سطح جامعه رواج پیدا می کند؟
ثانیه زارعی کارشناس ارشد فقه و حقوق در جواب این سؤالات به خبرنگارآفتاب دل گفت: خرافات نسبت به گذشته، هر چند به ظاهر کمرنگتر شده، ولی نمیتوان گفت که از بین رفته است. خرافات، از زمانهای بسیار قدیم وجود داشته و هنوز هم هست. پیامبر اسلام(ص) با خرافات، به شدّت مخالف بود و به طور غیر مستقیم، با آن مبارزه میکرد. پیامبر(ص) در این مبارزه، از شیوههای خشن استفاده نمیکرد، بلکه با آگاهی دادن به مردم و بدون شوک وارد کردن بر آنها، اعتقادات خود را بیان میکرد. به عنوان نمونه، زمانی که مردم، دلیل خورشیدگرفتگی را به فوت فرزند پیامبر(ص) نسبت دادند، ایشان این موضوع را رد کرده و آن را خرافه دانستند و کسوف را امری طبیعی و از آیات الهی بیان کردند. وی، اسلام را دینی پیشرفته میداند که اجرای صحیح دستورهای آن، دوری از همه نوع خرافات و رسیدن به معنویتی خالص و سالم را به دنبال دارد.
وی ادامه داد: از دید من کمترین ضرری که خرافات دارد این است که ذهن و عقل را از پرداختن به امور مهمتر باز می دارد. مغز جوانی که باید برای یک کشف یا اختراع مصرف شود ، مصرف فال ورق و فال قهوه و دعا نویس و رمال و بخت باز کن می شود و این درد اصلی است.
زارعی افزود: دیدگاه اسلام نسبت به خرافات، آن است که خرافات را به منزل? غل و زنجیرهایی می داند که بشر بر دست و پای فکر و روح خود بسته است. در قرآن کریم درچهار جا از جمله در آی? 157سوره اعراف آمده است: “همان ها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّى» پیروى مىکنند؛ پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که نزدشان است، مىیابند. آنها را به معروف دستور مىدهد و از منکر باز می دارد، أشیاء پاکیزه را براى آنها حلال مىشمرد، و ناپاکی ها را تحریم مى کند و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مىدارد…”.
وی اضافه کرد: اسلام، با دعوت به تفکر و تعقل، انسان ها را از پذیرش بی دلیل و تقلید کورکورانه از دیگران بر حذر داشته، چه این که برای هر پدیده ای سبب و علتی خاص قرار داده، تا ما گرفتار شانس و اتفاق و خرافاتی از این قبیل نشویم. تاثیرات مخرب و رواج این افکار، تبعات منفی و آسیب هایی دارد که جامعه به لحاظ ترویج خرافه با آن مواجه می شود وقتی شاهد رواج خرافات درجامعه هستیم، بیش از این که بحث ناتوانی قواعد یا نیت های شوم در کار باشد، بیشتر شاهد کم کاری سازمان های مرتبط با این مسایل هستیم؛ بنابراین مادامی که فرهنگ سازی درست نشود، این آسیب ها نیز وجود خواهد داشت.
وی در پایان گفت: همشهریان این نکته را مد نظر داشته باشند که مراجعه به چنین افرادی برای رفع گرفتاری ها و مشکلات خانوادگی جز دردسر و گرفتاری های بعدی هیچ نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
غریبه رحیمی