"اورامان تخت"در انتهای جاده آسفالته ای است که در آنجا پشت بام خانه ای، حیاط خانه ای دیگر است، روستایی با قدمت چند صدساله با فرهنگ و آدابی که یادگار دوران زرتشت است.
به گزارش خبرنگار آفتاب دل، کردستان سرزمین ایرانیان اصیل، میهمان نواز و مهربان است. مردمی که بکر می زیند و عشیره ای. کوچ هنوز به سبک طبیعت در میان این مردم معنای خود را حفظ کرده، از پای کوه به دامنه و ارتفاعات بلندتر و بالعکس. خداوند، نعمت های خود را به تمامی مردم این دیار بخشیده است. «طبیعت ما در زندگی ست» و دامداری اورامانی ها در همین جا ریشه دارد، هوای معتدل کوهستانی در این دیار 5 هزار نفری شور و شعف به پا می کند و چشمه های فراوان، زایش هر لحظه را، گونه ای به تصویر ذهن می کشاند.
درخت های پهن برگ بلوط و پسته وحشی نیز، یکی از گونه های بسیار زیبای طبیعت را بر لوح این سرزمین، حک کرده است. گونه های جانوری متعدد و بسیاری مشاهده می شود و زیباتر، سنجاب ایرانی است که در سکوت متین جنگل با شیطنت هایش، شور کودکی را یادآور می شود.
گل های نیلوفر کبود (زرد) در کنار سراب ها مخیله بیننده را تا جنون زیبا دوستی پیش می برد. گیاهان دارویی این منطقه چنان گستردگی دارد که انگار طب اورامان نیازی به داروهای شیمیایی ساخت انسان ندارد.
چشمه های بل و اورامان، بزرگ ترین سراب های این خیالند، بزرگ ترین سراب های این شهر خیال و رویا.
هرجا چشمه ای، زایشی و زلالی آبی بوده، شهری بنا شده و تا زمانی که این سبزینگی، رنگ بودن خود را حفظ کند، مردمان، سبز و جاوید می زیند.
اورامان، خاستگاه قومی است که هنوز به پوشش کردی خود مقیدند. مردمان اصیل، نجیب و استوار که در مرز ایران از شرق با کرمانشاه، از غرب با عراق از شمال با کردستان و از جنوب با جوانرود همسایه اند و به ایرانی بودن خود می بالند.
در اطراف اورامان کوه خضر که به روایتی محل سکونت خضر پیامبرعلیه السلام بوده است، دریچه های اندیشه را پیرامون این پیامبر بزرگ و خاطراتش به تکاپو وا می دارد.
اورامان که گویی ماسوله ای در غرب کشور است اصالت خود را حفظ کرده و در کنار طبیعت زیبای آن، مدنیت و شهرنشینی منطقه زیبایی خاصی به هزار ماسوله داده است.
واژه اورامان یا هورامان از 2 بخش اهورا و مان به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است. پس اورامان یعنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزدا. هور معنی دیگری هم دارد. هور در اوستا به معنی خورشید است. هورامان را می توان جایگاه خورشید هم معنی کرد. معماری اورامانات و سرسبزی این منطقه کوهستانی رؤیای پله هایی به سمت بهشت را متصور می کند.
خانه های این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانی ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانی شهری بزرگ بوده و مرکزیتی خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه ای اورامان یاد می کرده اند.
به غیر از وضع خاص روستا از نظر معماری، موقعیت چشمه های پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و بویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه ان نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانی است. پوشاک کردی آمیزه ای از رنگ و نقش است. لباس مردم اورامانات کردی است. پیش از ورود پارچه و کفش های خارجی و سایر منسوجات داخلی به استان کردستان، بیشتر پارچه ها و پای افزار مورد نیاز آنها از سوی بافندگان و دوزندگان محلی بافته و ساخته می شده است. ساخت پای افزار گیوه یا گلاش یا کالی بر عهده اوراماناتی ها و مردم و آبادی های هجیع، نودشه، بوده و بافت را مردم آبادی های نوسود شهرستان پاوه بر عهده داشته اند.
جولایی، بافت، پارچه و انواع منسوجات مانند بوزو، ربال، جاجیم، بره بوشمین، موج، جوراب، دستکش، زنگال و کلاه انواع دستبافت های این منطقه هستند. مردان کرد اورامانی چوخه، پانتول، ملکی شال، دستار، فرنجی و کله بال و زنان آن جانی، کلنجه، شال، کلاه و کلله می پوشند. انواع این لباس ها با زیورآلات مختلف تزیین شده اند و رنگارنگ هستند.
قارچ، کرفس، کنگر، ریواس، خوژه، پنیر، شیر، عسل، گردو، انجیر مواد غذایی این منطقه را تشکیل می دهند. پلو، دوغه وا یا آش دوغ، ساوار، گردول، ترخینه، دوختن یا آش گزنه، هتیمچه با گوشت گوسفند، شروا، گرما، رشته پلو، رشته رون یک آبه، پرشین، شلغم ترش، و کلانه، از غذا های اورامانی است.
از تولیدات هنرهای سنتی مانند گلیم، سجاده، نمد، سبد، گیوه به عنوان سوغات این محل نام برد، اما دلیل دیگری به غیر از درمان و سیاحت در یک منطقه سنتی برای سفر وجود دارد. میراث فرهنگی و کهن ایران زمین می تواند دلیلی برای کشش مسافران به شهرهای مختلف باشد. هخامنشیان و شکوه شان زبانزد و مایه افتخار ایرانیان است. در اعتقاداتشان چینوت و صراط یکی است و از آذر گداخته دوزخ یاد می کنند.
مردمان اورامان تخت، هرسال دوبار در نیمه بهار و نیمه زمستان عروسی پیر شالیار را جشن می گیرند، ذکرمی گویند و خدا را یاد می کنند. در افسانه های مردم منطقه اورامانات پیری اسطوره ای به نام پیر شالیار هست که می گویند صاحب کرامات بوده است.
از جمله این کرامات عجیبی که درباره او روایت می کنند ماجرای شفا یافتن شاه بهار خاتون دختر شاه بخاراست که پیر شالیار او را شفا می دهد. در نیمه بهار و نیمه زمستان به یاد پیرشالیار تمامی اهالی روستا جمع می شوند، دور هم حلقه می زنند، دست به دست می دهند و به دعا و نیایش می پردازند.
در هر مراسم عروسی پیرشالیار ، حدود چهارصد نفر در حلقه نیایش می نشینند و حدود 200 نفر کف می زنند. از روستاهای اطراف هم همه برای تماشای این مراسم به اورامان تخت می آیند و فراز پشت بام ها به نظاره می نشینند.
در عروسی پیرشالیار آش مخصوص هم پخته می شود و به اهالی روستا داده می شود. مردم عقیده محکمی به پیرشالیار دارند و بیمارانشان را برای شفا گرفتن به این مراسم می آورند. مراسم دعا و نیایش در مقبره پیرشالیار برگزار می شود. پس از دعا و نیایش مردم به داخل قبرستان می روند و با میله آهنی به سنگ بزرگی که در قبرستان است می زنند و تکه ای از آن را می شکنند و خرده های سنگ را بین مردم تقسیم می کنند. عروسی پیرشالیار در جمعه ای که به نیمه بهار و نیمه زمستان نزدیک تر باشد برگزار می شود تا همه بتوانند در آن شرکت کنند.
مردم مهربان و معتقد اورامان تخت که به لهجه اورامی که در گذشته زبان کتابت به شمار می آمده و لهجه رسمی بوده سخن می گویند در هر عروسی پیرشالیار میزبان گردشگران و فرهنگ دوستانی از سراسر ایران و خارج از ایران هستند.