خانوادههای محروم با ترک تحصیل اجباری فرزندان خود، ضمن کاهش هزینه تحصیل از سبد خانواده، آنان را در صورت امکان بهعنوان نیروی کار ارزان وارد بازار کار میکنند تا بتوانند بخشی از هزینههای جاری خانواده خود را نیز تأمین کنند.
بانه و مریوان دارنده بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل در کردستان هستند که 391 کودک بازمانده از تحصیل در استان شناسایی شده اند.
خبرهایی که درباره شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل می خوانیم نگران کننده است، زیرا به نظر می رسد که دیگر در هیچ کجای جهان نباید کودکی از تحصیل دور بماند. اخیرا هم آماری نگران کننده تر از قول رشید قربانی ،مدیر کل آموزش و پرورش کردستان شنیدیم.
مدیرکل آموزش و پرورش استان در اولین جلسه شورای برنامه ریزی استان در سال 95 که با هدف بررسی وضعیت آموزش و پرورش در استان برگزار شده بود اظهار کرده بود که « درسال تحصیلی جاری هزار و 285 نفر از دانش آموزان مقطع اول دبیرستان در استان انصراف داده و ترک تحصیل کردهاند.» این در حالی است که تحصیل و فراگیری علم و دانش یکی از نیازها و از حقوق اولیه هر فرد محسوب میشود.
با توجه به اهمیت کسب علم و دانش و اعلام آمارهای ترک تحصیل و وداع دانش آموزان کردستانی با مدرسه میتوان از آن به عنوان یک تهدید یاد کرد. غیبت و ترک تحصیل دانش آموزان می تواند زنگ خطری برای استان باشد و موجب بالا رفتن آسیبهای اجتماعی در جامعه شود .
کودکان و نوجوانان با مدرسه نرفتن بسیاری از آموزه های زندگی را نمیآموزند و این سبب می شود که آسیب پذیرترشوند ودر برابر مسائل مختلف جبهه بگیرند. آنها در تغییر روش های زندگی یا بهبود شرایط اجتماعی خود مقاومت می کنند.
بیش از هر چیز برای رفع این معضل باید با فعالیت های فرهنگی حتی محروم ترین خانوادهها را به این باور رساند که سواد هم می تواند تولید ثروت کند و آدم ها را از فقر نجات دهد و هم می تواند افراد را در مقابل آسیب ها محافظت کند. این دسته از خانواده ها باید به مشکلات بی سوادی پی ببرند؛ مشکلاتی که در آینده آسیب رسانی به دیگران را نیز در جامعه به دنبال خواهد داشت. باید به این نکته توجه کنیم تا زمانی که کودکان از تحصیل باز میمانند و یا اینکه ترک تحصیل می کنند خشکاندن ریشههای بی سوادی چندان هم آسان نیست.
آموزش و پرورش سعی دارد که افراد بیسواد را با سواد کند، اما اگر میخواهیم بیسوادی را به طور کامل ریشهکن کنیم باید در اجتماع قبح بی سوادی آن قدر بالا باشد تا فرد نتواند بیسواد بماند.
مثلا در بعضی کشورها میگویند فرد بیسواد باید گواهی بیاورد که نشان دهد بیسوادیش سبب ضرر زدن به دیگران نشده باشد. اما آنچه مشخص است فقر اقتصادی در بازتولید فقر فرهنگی، نقش اساسی و تعیینکننده ای دارد، زیرا در شرایطی که بسیاری از خانوادهها از تأمین حداقلهای یک زندگی معمولی عاجزند، اولین قربانیان کودکان هستند.
خانوادههای محروم با ترک تحصیل اجباری فرزندان خود، ضمن کاهش هزینه تحصیل از سبد خانواده، آنان را در صورت امکان بهعنوان نیروی کار ارزان وارد بازار کار میکنند تا بتوانند بخشی از هزینههای جاری خانواده خود را نیز تأمین کنند.
مقام معظم رهبری درباره بی سوادی و مقابله با آن تاکیدات فراوانی کرده اند که مسئولان باید در محقق شدن خواسته معظمله تلاش بیشتری کنند و اقدامات لازم را برای ریشه کن شدن بیسوادی در جامعه انجام دهند. زیرا با سواد شدن همه افراد سبب رشد شاخص های فرهنگی، اخلاقی ، معنوی و... در جامعه می شود.
یادداشت از غریبه رحیمی
انتهای پیام/