طراحی سایت

قالب وبلاگ

مهر 92 - ستاره آسمان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طراحی سایت


ستاره آسمان
چاوەکانم داخست تا کە چاوی خومارت نەبینم لە نەکاو دڵم گووتی خۆ ئەمن ھەستی دەکەم و دەیبینم

در دنیای روانشناسی، هیچ قانون مطلق و همیشگی‌ای وجود ندارد. گرچه برخی از پژوهشگران می‌گویند به دلیل کفش خاصی که می‌پوشید، ویژگی‌های شخصیتی خاصی هم دارید، اما گاهی تیر آنها خطا می‌رود و شخصیت شما با کفش، مدل مو و حتی رنگ لباس‌تان جور درنمی‌آید. این بار هم می‌خواهیم شما را با برخی دیگر از اصول شخصیت‌شناسی، که از نظریه‌های مربوط به مدل لباس و شکل ابرو قدیمی‌تر هستند، آشنا کنیم. بسیاری از روانشناسان می‌گویند ترتیب تولد خواستگار شما، می‌تواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترک‌تان را آشکار کند. گرچه محیط، خانواده و سبک تربیتی در تغییر این قانون‌ها بی‌تاثیر نیست، اما برای شمایی که می‌خواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاه‌ترین زمان کشف کنید، دانستن آنها بد نیست. پس در ادامه این مطلب با ما باشید.

فرزندان اول چگونه همسرانی می‌شوند؟

ویژگی‌های شخصیتی: وظیفه‌شناس، مسئولیت‌پذیر، حمایتگر، رقابت‌جو، سلطه‌جو و جاه‌طلب

 زندگی در کنار مرد وظیفه‌شناس و مسئولیت‌پذیری که نمی‌گذارد آب توی دل‌تان تکان بخورد، شما را در دنیای امنی وارد می‌کند و بار نگرانی از انجام کارها و آینده‌نگری را از روی دوش‌تان برمی‌دارد.

 اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینه‌های سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمه‌نامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداری‌اش بروید. اما اگر می‌خواهید چنین احساس امنیتی را تجربه کنید، باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول، هیچ وقت مهره اصلی تصمیم‌گیری نخواهید بود. این افراد عاشق سلطه‌گری هستند  و چون به توانایی‌های خودشان ایمان دارند، دوست دارند مسئولیت تصمیم‌گیری‌ها را هم به‌عهده بگیرند. اما اگر شما یک فرد سلطه‌گر نباشید، زندگی در کنار چنین مردی برای‌تان دشوار نخواهد بود، چراکه او با جاه‌طلبی و قدرت مدیریتش، نگرانی‌ای را برای‌تان باقی نمی‌گذارد که بخواهید در موردش تصمیم بگیرید.


همسر ایده‌آل: بهترین گزینه برای ازدواج با بچه‌های اول، فرزندان دوم‌ خانواده هستند. فرزندان دوم آرام و زودجوش، به‌راحتی از خواسته‌های آنها تبعیت می‌کنند و از آنجا که به سلطه‌گری بچه‌های اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بی‌چون و چرا از طرف او روبه‌رو می‌شوند، زیاد سخت نمی‌گیرند و نمی‌رنجند. اما این ازدواج تنها به نفع بچه‌های اول نیست، چون حمایت‌های همیشگی آنها می‌تواند به بچه دومی‌های حساس، دلگرمی بیشتری بدهد و زحمت آنها را برای روبه‌رو شدن با چالش‌های زندگی کمتر کند. چنین فردی می‌تواند زندگی خوبی را در کنار فرزندان دوم داشته باشد، اما ازدواج او با همتای خودش، یعنی با یک بچه اول دیگر، می‌تواند به یک جنگ هر روزه تبدیل شود.گرچه ممکن است آنها به‌دلیل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند.

در زندگی دو بچه اول که هر دوی آنها معتقدند توان گرفتن تصمیم‌های مهم یا ایفای نقش راهنما را دارند، احتمال رسیدن به نظر مشترک یا کوتاه آمدن یکی از دو طرف چندان بالا نیست و به همین دلیل بیشتر از آنکه تصمیم‌ها پشت میز مذاکره گرفته شود، در میدان جنگ و قهر گرفته می‌شود.

فرزندان دوم چگونه همسرانی می‌شوند؟

ویژگی‌های شخصیتی: حرف گوش‌کن، آرام، سازگار، توانا در برقراری ارتباط، میانجی در بحث‌ها

 فرزندان دوم معمولا در یک فضای سرشار از رقابت به دنیا می‌آیند. فرزند بزرگ‌تر که احساس می‌کند با آمدن این تازه‌وارد پایگاهش را از دست داده، تمام تلاشش را برای سلطه داشتن بر این عضو جدید به خرج می‌دهد تا قدرتش را حفظ کند. روانشناسان می‌گویند فرزندان دوم معمولا ویژگی‌هایی را در خود می‌پرورانند که دقیقا عکس فرزند بزرگ‌تر است. از طرف دیگر، گاهی مهر خود شیرینی به بچه دومی‌ها چسبانده می‌شود چراکه آنها بیشتر از دیگر فرزندان خانواده با بزرگ‌ترها وقت می‌گذرانند و خصوصیاتی را در خود ایجاد می‌کنند که رضایت بزرگ‌ترها را جلب می‌کند.

همسر ایده‌آل: بچه‌های دوم اغلب با هر کسی می‌توانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلق‌وخوی سازگار آنها باعث می‌شود که هم از پس حمایت بچه‌های آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگویی‌های بچه اولی‌ها زندگی را خیلی سخت نگیرند. از آنجایی که بچه‌های اول بیشتر خوددار و قانون‌محور هستند، زندگی با یک بچه دومی که حواسش به احساسات دیگران هست، می‌تواند برای آنها لذت‌بخش باشد.

تک فرزندان چگونه همسرانی می‌شوند؟

ویژگی‌های شخصیتی: جاه‌طلب، سلطه‌جو، خسیس، حسود، با اعتمادبه‌نفس، انحصارطلب

برای آنکه با یک تک فرزند زندگی موفقی داشته باشید، باید صبور و باگذشت بار آمده باشید. تک‌فرزندها نمی‌توانند ناامیدی و فشارهای روانی را تحمل کنند؛ اگر از مسئله‌ای برنجند، این حالت را تا مدت‌ها در خود نگه می‌دارند و آنچه گذشته را به‌راحتی فراموش نمی‌کنند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه‌مندند که دربرگیرنده منافع‌شان باشد و احساسات‌شان را جریحه‌دار نکند. البته همه شخصیت تک‌فرزندها به حساسیت و زودرنجی خلاصه نمی‌شود. آنها اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند و از آنجا که در زندگی‌شان همه‌چیز و همه‌کس در خدمت آنها بوده، حس امنیت در آنها شکل گرفته است. از طرف دیگر، آنها در تمام زندگی‌شان زیر چتر حمایت دیگران بوده‌اند و به همین دلیل تحمل چالش‌ها یا پذیرش مسئولیت و دشواری‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوند را ندارند.

همسر ایده‌آل: تک‌فرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و به همین دلیل کسانی که توانایی کنار آمدن با یک بچه اولی را دارند، اغلب در زندگی مشترک با یک تک‌فرزند هم چالش خاصی را تجربه نمی‌کنند. بچه‌های دوم می‌توانند گزینه مناسبی برای ازدواج با آنها باشند، چراکه زودرنجی‌شان را درک می‌کنند و با پرتوقع بودن‌شان هم کنار می‌آیند.

فرزندان آخر چگونه همسرانی می‌شوند؟

ویژگی‌های شخصیتی:
حرف گوش کن، بله قربان‌گو، در جست‌وجوی حمایت، خلاق، عاشق خودنمایی، متکی به دیگران

خلاقیت و جذابیت بچه‌های آخر از دیگر فرزندان خانواده بیشتر است. آنها برای آنکه خود را از سلطه فرزندان بزرگ‌تر بیرون بیاورند، گاهی به تجربه‌های تازه رو می‌آورند و گاهی هم با این خیال که دیگران به فکر همه چیز هستند، به امنیتی که دیگر اعضای خانواده به آنها هدیه می‌کنند، تکیه می‌کنند. آنها از نعمت استفاده از تجربه‌های دیگران برخوردار هستند و به همین دلیل زودتر از دیگر فرزندان خانواده، راه خود را پیدا  می‌کنند.

همسر ایده‌آل: بچه‌های آخر به خدمت‌رسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچه‌های اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر می‌رسد. از طرف دیگر، بچه‌های آخر عادت دارند در مقابل خواسته‌های دیگران تمکین کنند و به همین دلیل بچه‌های اول از نظر آنها زورگو و غیرقابل تحمل به نظر نمی‌رسند اما گذشته از تمام حسن‌های بچه‌های آخر، برخی می‌گویند ازدواج دو ته‌تغاری با هم می‌تواند نگران‌کننده باشد چراکه هر دوی آنها دوست دارند به  دیگران کمک کنند اما در بیرون کشیدن گلیم‌شان از آب بدون حمایت دیگران به مشکل جدی برمی‌خورند.



اگر تا 70-80 سال قبل زنان منطقی و قابل اعتماد برای مردان جذاب بودند، مردان امروزی زن های عاشق پیشه و تحصیل کرده را ترجیح می دهند. زنانی اجتماعی و باهوش که چشم انداز اقتصادی خوبی هم دارند.


به گزارش آفتاب دل به نقل ازطنین یاس ، محققان دو دانشگاه آیووا و پیتزبورگ چند سال قبل یک مطالعه طولی انجام دادند که 18 معیار ازدواج را در میان مردان می سنجید. این مطالعه در طول 7 دهه سلیقه مردان امریکایی را بررسی کرده بود و از آنها خواسته بود درجه اهمیت معیارها را مشخص کنند. این معیارها شامل عشق و جذابیت، قابل اعتماد بودن، بلوغ عاطفی، هوش و تحصیلات، دلنشین بودن، اجتماعی بودن، ظاهر خوب، سلامتی، خانه داری و علاقه به بچه، همت و اراده، چشم انداز اقتصادی خوب، زمینه تحصیلی مشترک، جایگاه اجتماعی مطلوب، نظافت و پاکیزگی، کدبانوگری، عفت، تشابه دینی و تشابه دیدگاه سیاسی بود.

سلیقه مردان امروزی چیست؟
نتایج تحقیقاتی که منتشر شده نشان می دهد 7معیار اولیه مردان برای انتخاب همسر این‌ها هستند: عشق و جاذبه متقابل، قابل اعتماد بودن، ثبات و بلوغ عاطفی، هوش و تحصیلات، دلنشین(مهربان) بودن، اجتماعی بودن و سلامتی.
اما این در حالی است که طبقه بندی معیارهای ازدواج برای مردان 7دهه قبل به این ترتیب بود: قابل اعتماد بودن، ثبات و بلوغ عاطفی، دلنشین (مهربان) بودن، جذابیت متقابل و عشق، سلامتی، خانه داری و بچه داری و نظافت.
معیارهایی که از سکه افتادند
نتیجه تحقیقاتی که انجام شد نشان می داد که سلیقه مردها در طول 7 دهه برای انتخاب همسر تغییر چشمگیری داشته است. در این سال ها هوش و تحصیلات بیشتر از تمام معیارها اهمیت پیدا کرده و از جایگاه 11 به چهارم رسیده است. بعد از آن، رفتار اجتماعی مطلوب و زیبایی ظاهری معیارهایی بودند که مردان امروزی نسبت به مردان 70 سال قبل بیشتر برای آن اهمیت قایل اند. این دو معیار در این سال ها هر کدام 6پله صعود داشته اند. عشق و جاذبه هم از رتبه 4در 70 سال قبل به رتبه اول در سال های اخیر رسیده.
به جز این ها، چشم انداز اقتصادی مطلوب هم مورد توجه مردها بوده و 5پله صعود داشته است.
اما در بین معیارهایی که از درجه اعتبار ساقط شده اند، عفت و پاکدامنی بیشترین سقوط را داشته است. به نظر می رسد مردان امروزی امریکا برخلاف اجدادشان حساسیت چندانی روی عفیف بودن همسرانشان ندارند چرا که در تحقیقات اخیر این معیار از جایگاه دهم به جایگاه هجدهم رسیده است. کدبانوگری هم دیگر معیار مردان برای ازدواج نیست و با 5پله سقوط از رتبه 8 به رتبه 13 جدول تنزل پیدا کرده. درست مثل علاقمندی به بچه داری و خانه داری و نظافت که هر کدام که 3و 4پله سقوط داشته اند.
غیر از این ها، بقیه معیارها تغییر چندانی نکرده اند. برای مردان امروزی هنوز زنان قابل اعتماد و پخته گزینه های ازدواج هستند و همت و اراده زن به اندازه گذشته اهمیت دارد.



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/7/18 توسط gharib

در دوران بارداری خانم ها با تغییرات بسیاری مواجه می شوند که با بسیاری از آنها آشنا نیستند و به همین دلیل بارداری به نظرشان عجیب و حتی ترسناک می آید؛ اما اگر خانم ها پیش از بارداری با این تغییرات آشنا شوند زمانی که باردار می شوند، ساده تر می توانند با وضعیت جدید مواجه شوند و دیگر از این تغییرات عجیب و غریب نمی ترسند.

در ادامه این مطلب با چند نمونه از تغییرات از زبان تازه مادرها آشنا می شوید تا اگر قصد دارید باردار شوید از دیدن این تغییرات متعجب و ناراحت نشوید. خواندن این مطلب را به شما آقایان هم توصیه می کنیم تا بیشتر با شرایط جسمی و روحی که همسرتان در طول دوران بارداری خواهد داشت، آشنا شوید و به او کمک کنید این دوران را ساده تر سپری کند.

ای کاش پیش از بارداری می دانستم

* ای کاش می دانستم سه ماه اول در خلق و خوی من چه تغییراتی ایجاد می شود و کمی بی حوصله و کلافه می شوم. همیشه می خواستم به همسرم نزدیک باشم اما در این مدت گاهی از بودن همسرم کلافه می شدم، گاهی سرحال و با حوصله بودم و گاهی بی حوصله وعصبی که به گفته پزشکم این تغییر کاملا طبیعی بود و علت آن تغییرات هورمونی است.

سه ماهه اول بارداری بیش از دیگر دوران زندگی مشترکم با همسرم مشاجره و بحث داشتم، چون همسرم هم با تغییرات خلق و خوی من ناآشنا بودو نمی دانست این تغییرات در بیشتر زنان اتفاق می افتد و کاملا طبیعی است.

* ای کاش می دانستم چهار ماه اول حالت تهوع و استفراغ خواهم داشت و این حالت به خصوص صبح ها بیشتر می شود.

* ای کاش می دانستم مدام در ذهنم به این موضوع فکر خواهم کرد که فرزندم الان در چه وضعیتی است، مدام نگران سلامتی او خواهم بود و این نگرانی ها دلیل بر وجودمشکل نیست. نگرانی ها در تمام مادران وجود دارد و کاملا طبیعی است.

* ای کاش می دانستم که مدام احساس خستگی و خواب آلودگی خواهم کرد؛ انگار که داروی سرماخوردگی خورده ام.

باید داروها و مکمل های غذایی مختلفی که پزشک برایم تجویز می کند را بخورم. این داروها واقعا بدمزه هستند و خوردن آنها برایم دشوار است؛ به خصوص در ماه های اول که حالت تهوع اذیتم می کند.
با وجود تمام مشکلاتی که دارم، مانند حالت تهوع صبح گاهی، خستگی مفرط، دردهای مختلف ریز و درشت، گرسنگی و ... باز هم فرزندم سالم است و رشد طبیعی خود را دارد.

* ای کاش می دانستم وقتی برای اولین معاینه به پزشکم مراجعه خواهم کرد از ترس و وحشت به خودم می لرزم که مبادا اصلا باردار نباشم و اشتباه شده باشد و یا اینکه مبادا در بارداری من مشکلی وجود داشته باشد.

* ای کاش می دانستم گاهی بارداری موجب می شود من و همسرم با هم اختلاف پیدا کنیم، او نمی تواند حال و شرایط مرا درک کند، چون او باردار نیست و شرایط مرا ندارد.

* ای کاش می دانستم گاهی گاهی از دیدن همسرم یا حتی همین که بوی او به مشامم برسد، حالم به هم می خورد؛ اگرچه همچنان او را عاشقانه دوست دارم و هیچ مشکلی با او ندارم.

* ای کاش می دانستم بیشتر اوقات در دهانم مزه های بدی احساس می کنم و این کاملا طبیعی است و هیچ کاری برای آن نمی توانم انجام دهم.

* ای کاش می دانستم که کم کم تا پایان دوران بارداری پاهایم ورم می کنند و گاهی به دلیل این ورم راه رفتن آزارم می دهد. به خاطر این ورم ها باید تا بعد از زایمان تمام کفش هایی که داشته ام را کنار بگذارم و کفش های بزرگی که پاهایم را اذیت نکنند، بپوشم.

* ای کاش می دانستم که گاهی از اینکه باردار شده ام، پشیمان می شوم؛ هر چند که پیش از بارداری تصور می کردم عاشق باردار شدن هستم. البته اکنون که فرزندم به دنیا آمده واقعا از اینکه او را وارد زندگی ام کردم خوشحالم و به خودم می بالم.

* ای کاش می دانستم تغییرات زیادی در پوستم ایجاد می شود و پوستم خشک خواهد شد. بیشتر اوقات احساس خارش خواهم داشت و این کاملا طبیعی است.

* ای کاش می دانستم دردهایی که در باسن و استخوان های لگنم خواهم داشت، طبیعی هستند و گاهی احساس خواهم کرد که استخوان هایم در حال جدا شدن از یکدیگر هستند.

* ای کاش می دانستم بیشتر غریبه ها فکر می کنند می توانند به شکم من دست بزنند و این کار آنها مرا ناراحت نمی کند.

* ای کاش می دانستم یبوست و نفخ شکم مشکلاتی طبیعی هستند و تقریبا تمام زنان در دوران بارداری این حالات را تجربه می کنند و این فقط مشکل من نیست.

* ای کاش می دانستم احساس گرفتگی ماهیچه ها کاملا طبیعی است.

* ای کاش می دانستم برقراری ارتباط با زنانی که به تازگی مادر شده اند به من بسیار کمک خواهد کرد؛ چون آنها به تازگی مشکلات مرا پشت سر گذاشته اند و همین که احساس می کنم کسی مشکلات مرا داشته و مرا درک می کند، بسیار آرامم خواهد کرد.

ای کاش پیش از بارداری می دانستم

* ای کاش می دانستم زمانی که عطسه می کنم یا به شدت می خندم باید خیلی مراقب باشم؛ در غیر اینصورت باید لباسم را عوض کنم.

* ای کاش می دانستم که باید کیف و وسایل بچه را از شش ماهگی به بعد آماده و در دسترس داشته باشم تا اگر زایمان زودرس داشتم، همه چیز برایم آماده باشد.

* ای کاش می دانستم در سه ماهه سوم هم حالت تهوع و استفراغ به سراغم خواهد آمد و این حالات در سه ماهه اول تمام نمی شوند.

* ای کاش می دانستم که هیچ کس نباید در مورد نحوه زایمان من نظر بدهد و یا حداقل نظر کسی در این مورد نباید روی نظر من تاثیر بگذارد؛ چون این مسئله کاملا شخصی است و فقط من و پزشکم می توانیم در موردآن تصمیم بگیریم که کدام روش زایمان برای من و فرزندم بهتر و امن تر است.

* ای کاش می دانستم اینکه مادر و خواهرهایم زایمان طبیعی ساده ای داشته اند، دلیلی برای اینکه من هم می توانم یک زایمان طبیعی ساده داشته باشم، نمی شود. شرایط بدنی هر کسی با دیگران متفاوت است.

* ای کاش می دانستم بعد از زایمان هر چه بخورم باز هم احساس گرسنگی شدید می کنم. ای کاش خوراکی و غذاهای بیشتری با خودم به بیمارستان برده بود.

* ای کاش می دانستم درد و ورم بعد از زایمان گاهی از خود زایمان بیشتر است و اگر تا چهار یا پنج روز طول کشید، طبیعی است و کافی است از پزشکم بخواهم که داروی مسکن بیشتری برایم تجویز کند.

* ای کاش می دانستم که کمردرد مشکلی کاملا طبیعی و رایج میان زنان باردار است.

* ای کاش می دانستم زمانی که بعد از زایمان برای اولین بار می خواستم روی پاهایم بایستم، برایم بسیار دشوار خواهد بود، پاهایم به شدت می لرزند و احساس ضعف شدیدی خواهم داشت اما پرستار کنارم خواهد بود تا کمکم کند.

* ای کاش می دانستم که زایمان طبیعی بسیار دردناک خواهد بود اما اوج درد حدودی ک ساعت بیشتر نیست و زمانی که چهره نوزادم را ببینم، همه چیز را فراموش خواهم کرد.

* ای کاش می دانستم لحظه شکوفا شدن یک نوزاد از وجود من چقدر هیجان انگیز و زیبا خواهد بود.

* ای کاش می دانستم که تا چه حد می توانم یک نفر را دوست داشته باشم و نگران او شوم. ای کاش می دانستم این احساسات کاملا طبیعی هستندو شاید گریستن بعد از زایمان به دلیل همین احساسات وافر باشد.

* ای کاش می دانستم بهترین صحنه ای که در طول عمرم دیدم لحظه تولد فرزندم خواهدبود. پزشکم آینده ای مقابل من گذاشته بود تا من بتوانم لحظه تولدفرزندم را ببینم. این لحظه ای است که بیشتر مادران از دیدن آن محروم هستند، هیچ وقت نمی توانم این لحظه و لذت آن را فراموش کنم.

* ای کاش می دانستم زایمان و بارداری با وجودتمام مشکلات و سختی هایش، بسیار شیرین و لذتبخش است، اگر زودتر این واقعیت را می دانستم حتما زودتر بچه دار می شدم و الان بچه های بیشتری داشتم.



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/7/18 توسط gharib

چاقی می‌تواند سلامت بدن را به شیوه‌های عجیبی تحت‌تاثیر قرار دهد؛ باعث کاهش حافظه در خانم‌های مسن شده، تاثیر واکسن آنفلوآنزا را کاهش داده و حتی می‌تواند زندگی زناشویی شما را تحت‌تاثیر قرار دهد. در ادامه با آخرین تاثیرات کشف شده‌ای که چاقی بر زندگی و سلامت شما می‌گذارد، بیشتر آشنا خواهید شد و انگیزه‌های لاغری‌تان قوی‌تر از پیش می‌شود!

افرادی که نمی‌توانند دست از غذا خوردن بکشند!

مسلم است که بعد از حذف وعده ناهار یا یک روز گرسنگی، به شدت ولع غذا خوردن داشته باشید، اما افرادی که با سندرم نادر PWS متولد می‌شوند، نمی‌توانند اشتهای طبیعی خود را کنترل کنند؛ در واقع قادر نیستند دست از غذا خوردن بکشند. مبتلایان به این سندرم به‌دلیل عملکرد غیرطبیعی مغز نسبت به اشتها، دارای چنان اشتیاق سیری‌ناپذیری نسبت به غذا هستند که باید در محیطی که دسترسی به غذا محدود شده، زندگی کنند.

نشانه‌های این سندرم در کودکان یک تا 4 ساله به صورت گرسنگی دائمی و وزن‌گیری سریع اما عضلات ضعیف و کاهش هماهنگی چشمی بروز می‌کند.



شیر خشک چاق می‌کند

براساس آخرین پژوهش‌های محققان، رشد دوران نوزادی و الگوهای اولیه غذا خوردن کودک، مستقل از درجه BMI والدین، می‌تواند وضعیت وزن و چاقی کودکی را تحت‌تاثیر قرار دهد. بچه‌های چاق بیشتر درمعرض خطر چاقی در دوران بزرگسالی قرار دارند و بچه‌هایی که 2سالگی شیر شیشه شیرشان را کامل می‌خورند، 3/1 برابر بیشتر از دیگر بچه‌ها درمعرض خطر چاقی بزرگسالی هستند. البته به گفته دانشمندان، مهارت‌های شیردهی و غذا دادن مادر (سرپرست) به کودک هم بر این روند موثر است؛ تحقیقاتی که اخیرا در مجله چاقی کودکان منتشر شده، نشان داده که کودکان شیر‌خشک‌خوار در مقایسه با نوزادانی که شیر مادر می‌خورند، 5/2 برابر بیشتر در معرض چاقی هستند.

کاهش مقدار کمی وزن، تاثیر زیادی دارد

به عقیده محققان، کاهش وزن اضافه بدن، زنجیره‌ای از عکس‌العمل‌ها را بر سلامت بدن آغاز می‌کند؛ خبر خوب این است که نیازی نیست تا به وزن ایده‌آل خود برسید تا این تاثیرها را ببینید. یک کاهش وزن 5 تا 10 درصدی می‌تواند تاثیر خوبی بر بهبود فشار، چربی و گلوکز خون و تمام موارد مرتبط مانند خطر بیماری صفرا و چند سرطان مشخص داشته باشد. در این صورت طول عمر بیشتر شده، بیماری کبد چرب و ریفلاکس معده هم بهبود پیدا می‌کند و تمام این تغییرات را یک کاهش وزن 13 کیلویی برای فردی 135 کیلویی به ارمغان خواهد آورد.

استخوان چاق‌ها زودتر پوک می‌شود

تا پیش از این به نظر می‌رسید چاقی محافظی در مقابل از دست رفتن استخوان‌هاست اما پژوهش‌های جدید خلاف آن را ثابت کرده است. براساس این یافته‌ها افراد چاقی که سطح چربی بیشتری در بافت‌های ماهیچه‌ای، خون و کبد خود دارند، چربی بیشتری در مغز استخوان‌شان هم وجود دارد که خطر پوکی استخوان را افزایش می‌دهد.

تحقیقات قبلی که در زمینه رابطه بین تراکم مواد معدنی استخوان و چربی‌های احشایی انجام شد، نگاهی به چربی داخل مغز استخوان داشته که سلول‌های بنیادینی تولید می‌کنند که مسئولیت شکل‌دهی استخوان را برعهده دارند. بالاتر بودن سطح چربی مغز استخوان هم افراد را درمعرض شکستگی استخوان قرار می‌دهد.

چاق‌ها سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند

پایین بودن سطح ویتامین D در افراد چاق می‌تواند سیستم ایمنی‌شان را تضعیف کرده و خطر ابتلا به آسم و آلرژی را افزایش دهد. محققان اخیرا توانسته‌اند رابطه مستقیمی بین میزان وخامت چاقی فرد و سطح مواد بیوشیمیایی مربوط به آلرژی پیدا کنند. این پژوهشگران معتقدند چاقی در بیماران مبتلا به گر گرفتگی (تجمع چربی در بخش میانی بدن باعث بروز گر گرفتگی می‌شود) می‌تواند همه‌چیز را، از دیابت تا آسم و سرطان، تحت‌تاثیر قرار دهد. در ضمن چاقی می‌تواند تاثیر واکسن آنفلوآنزا را کاهش دهد!

کاهش وزن حافظه‌تان را تقویت می‌کند

براساس تحقیقاتی که اخیرا در نود و پنجمین جلسه سالانه انجمن غدد درون‌ریز مطرح شده، خانم‌های چاقی که وزن کم می‌کنند، متوجه تقویت حافظه‌شان می‌شوند. تحقیقات قبلی نشان می‌داد افراد چاق برای به یاد آوردن خاطرات و حوادث زندگی‌شان با مشکل مواجه می‌شوند. مثلا پژوهشی که در سال 2010 انجام شد، نشان داد هرقدر وزن یک خانم مسن بالاتر باشد، حافظه‌اش هم ضعیف‌تر است. درنهایت هم مشخص شد هر یک درجه‌ای که BMI وزن خانم‌ها بالا می‌رود، قدرت حافظه‌اش یک امتیاز کاهش می‌یابد. البته این کاهش قدرت حافظه برگشت‌پذیر است: در مدت زمان آزمایش حافظه شرکت‌کنندگان که درجه BMI آنها در طول 6 ماه از 32 به29 رسیده بود، مشخص شد الگوی فعالیت مغزشان در به یاد آوردن و تطبیق چهره‌ها پیشرفت‌های خوبی کرده است.


پیش‌بینی چاقی از روی بوی نفس

بــراسـاس آخـرین تحقیـقاتی که در مجلــه Clinical Endocrinology & Metabolism به چاپ رسیده، تنفس یک فرد می‌تواند احتمال افزایش وزن او را مشخص کند. براساس این پژوهش‌ها کسانی که در نفس‌شان تجمع زیادی از 2 گاز هیدروژن و متان دارند، بیشتر از دیگران احتمال دارد BMI بالاتر و درصد چربی بدن بیشتری داشته باشند. ترکیب این دو گاز نشان‌دهنده وجود میکرو‌ارگانیسمی است که ممکن است منجر به چاقی شود. افراد چاق دارای باکتری‌های متفاوتی در روده‌شان هستند که اگر وزن کم کنند، تعداد باکتری‌های موجود در بدن افراد لاغر، در آنها بیشتر می‌شود. اما این تحقیقات هنوز در مراحل اولیه است و هنوز مشخص نیست که ابتدای ماجرا کجاست.

سن بالا وزن بالاتر

تغییر در چربی بدن و ماهیچه‌ها که با افزایش سن بروز می‌کند، باعث افزایش تدریجی چربی بدن و کاهش تراکم عضلات بدن است و همان‌طور که پا به سن می‌گذاریم، چاق‌تر می‌شویم. بعد از60 سالگی، این روند به‌خصوص در مردان کاهش اندکی می‌یابد. این مورد بین زنان و مردان متفاوت است. براساس گفته‌های محققان، در کل هر فردی افزایش وزن را تجربه می‌کند اما زنان تا دهه هفتم زندگی هم به افزایش وزن ادامه می‌دهند و تا قبل از اینکه روند کاهش وزن در آنها آغاز شود، توده عضلانی‌شان همچنان تحلیل می‌رود. اما فرایند کاهش وزن در مردان سریع‌تر آغاز می‌شود.

در ضمن تغییرات هورمونی و تحلیل بافت‌های عضلانی، کاهش اشتها هم به این کاهش وزن بدن کمک می‌کند؛ حتی اگر شما لاغر باشید، طعم و بوها را کمتر احساس خواهید کرد و اشتهای‌تان کمتر می‌شود.

لاغر شوید، سیگار نکشید و ...

براساس تحقیقات و آمار پژوهشگران، چاقی بعد از سیگار کشیدن، دومین عامل قابل پیشگیری مرگ است. بیشتر ناخوشی مربوط به بیماری‌های عروقی ناشی از کمبود فعالیت جسمانی و تغذیه بد است. چاقی می‌تواند باعث بروز شرایطی مثل بالا رفتن فشار خون، بیماری قلبی و سکته مغزی، دیابت نوع 2، افزایش خطر سنگ صفرا، بیماری‌های متابولیک و نیز دسته‌ای از عوامل خطرساز مرتبط با زیاد بودن دور کمر مثل بالا رفتن تری‌گلیسیرید، کاهش کلسترول خوب و افزایش فشار خون و قند خون ناشتا شود. چاقی همچنین افزایش خطر بروز تعدادی از سرطان‌ها، آرتروز، آپنه خواب و مشکلات تناسلی را درپی دارد.



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/7/18 توسط gharib

ابتدای رابطه، وقتی نامزدتان جمله های شما را تمام می کرد لذت می بردید و برایتان بسیار هم جالب بود اما اکنون پس از گذشت هشت هفته، این کار او نه تنها دوست داشتنی نیست که موجب عصبانیت شما هم می شود. یا به طور مثال، در طول ماه اول رابطه میان دونفر با اینکه تلفن های طولانی مدت با هم داشته اید و بیشتر بعدازظهرها را با هم بیرون بوده اید اما متوجه می شوید که به علایق و گذشته یکدیگر هیچ حس کنجکاوی ندارید. این سماله چندان خوشایند نیست. با خود تصور می کنید، نکند برای او این چیزها اهمیتی ندارد و این رابطه فقط برایش نوعی سرگرمی است؟


باید با نگاه تیزبین و حواس جمع و البته صداقت و انسانیت بررسی کنید، ببینید آیا رابطه ای که فقط دو ماه است آغاز کرده اید ارزش ادامه دادن دارد یا خیر؟ برای این منظور مسایلی هست که باید به آنها توجه کنید:

هنگامی که عادت های عجیب و دوست داشتنی آزار دهنده می شوند ...

گاهی دو طرف رابطه سعی می کنند از مسایلی که تصور می کنند تاحدی آزار دهنده است چشم پوشی کنند زیرا مسایل دیگری میان آنها برقرار است که دوست دارند به رابطه شان ادامه دهند. برخی از مردم اعتقاد دارند اصولا مسایلی که از همان ابتدا کمی آزاردهنده هستند، خصلت های شخصیتی فرد است و گاهی باید آن را نادیده گرفت. اما گاهی پس از گذشت زمانی، آن حس جدید بودن از بین می رود و ایرادها یا نکات منفی افراد برای طرفین آزار دهنده می شود و برای چشم پوشی از ایرادهای یکدیگر هم دلیل خاصی هم پیدا نمی کنند.

مثلا اگر یکی از دو طرف همیشه دیر سرقرار حاضر شود شاید یکی دو ماه اول قابل تحمل باشد اما پس از دو ماه مسلما طرف صدایش در می آید و به این مساله اعتراض می کند.

تعیین نقطه پایان برای رابطه نوعی دوره آزمایشی کاری است

انسان ها با هم دوست می شوند یا ازدواج می کنند تا در کنار هم به کمال برسند. بهترین دوستی، رابطه ای است که موجب رشد روحی و فکری شما بشود. اگر دوست شما نتوانست در همان مدت کوتاهی که در کنار هم هستید آموزه ارزشمندی برای شما داشته باشد باید با احتیاط بیشتری این دوستی را ادامه دهید. سعی کنید به دوره ابتدایی آشنایی خود همچون دوره آزمایشی کاری نگاه کنید.


قرار گذاشتن و بیرون رفتن شما همچون ارسال رزومه برای شرکت مورد نظر است. در طول قرارها می توانید تا اندازه ای طرف مقابل را بشناسید. پس از گذشت دوماه افراد اطلاعات بیشتری از خود در اختیار طرف مقابل قرار می دهند. مثلا در مورد اعتقادات، عقاید، ارزش ها، ارتباط های قبلی، سرگرمی ها، علاقه مندی ها و اهداف او در زندگی اطلاعات کسب می کنید. در این زمان می توانید تصمیم بگیرید آیا رابطه را ادامه دهید یا باید در همین جا به آن پایان ببخشید.

مراقب نشانه های از بین رفتن علاقه باشید

گاهی یک بحث و ناراحتی یک طرفه باعث می شو تا رابطه خاتمه پیدا کند. گاهی هم هر دو طرف علاقه شان کم می شود و این دوران آزمایشی را پایان می بخشند و به آن به چشم تجربه ای در زندگی نگاه می کنند. مثلا مردی که به ادامه دوستی کوتاه مدت خود علاقه ای ندارد سعی می کند خود را درگیر کار نشان دهد تا کمتر با هم تلفنی صحبت کنند. یا شب ها با دوستانش برنامه ریزی می کند تا با طرف مقابل بیرون نرود. با ادامه این کارها مسلما طرف مقابل نیز دلزده و خسته می شود و این رابطه به تدریج از بین می رود.

تصور آینده رمانتیک در کنار یکدیگر

اگر احساس کردید به ادامه رابطه نوپای خود علاقه ای ندارید یا شاهد تفاوت های بسیاری میان خود و طرف مقابل هستید، سوال های زیر را از خود بپرسید و ببینید آیا این  رابطه ارزش ادامه دادن و سرمایه گذاری دارد:

1. صدای درونی شما در این رابطه چه می گوید؟

هنگامی که در رابطه ای دچار سردرگمی می شوید شاید ساده ترین کار مشورت با دوستان باشد. اما فقط خودتان هستید که می دانید بهترین چیز برای شما چیست. البته نباید صدای قلب خود را با صدای ترس هایتان اشتباه بگیرید (دیگر کسی با این مشخصات پیدا نمی کنی یا تو خیلی دیرپسند و ایرادگیر هستی). برای اینکه تصمیم درست اتخاذ کنید این سوال ها را از خود بپرسید: من از این رابطه چه می خواهم؟ آیا واقعا دوست دارم با این فرد ادامه دهم؟ آیا به او اعتماد دارم؟ آیا از اینکه زمانم را با او صرف کنم خوشحال هستم؟


2. فقط به رفتارهای طرف مقابل توجه کنید و ببینید ایا صادقانه و از ته دل است؟

چند دقیقه وقت بگذارید و به زمان هایی که با یکدیگر بوده اید، فکر کنید. مانند اینکه فیلمی بی کلام تماشا می کنید. آیا او با بزرگواری و صداقت با شما رفتار می کند؟ آیا مسایلی که با آنها موافقت کرده است را انجام می دهد؟ اگر فردی قابل اعتماد باشد باید حرف و عملش با هم یکی باشد.

3. در نخستین بحث و دعوای خود، هر دو طرف چگونه آن را مدیریت کرده اید؟

آیا مشکلات را به نحوی که برای هر دو طرف قابل قبول و احترام باشد برطرف کرده اید؟

4. آیا هر دو به دنبال مسایل مشترک در زندگی هستید؟

اگر دوطرف نگاه و انتظارات مشابه در زندگی نداشته باشند با مشکلات بسیاری در زندگی روبه رو خواهند شد.

5. می توانید تصور کنید یک ماه، یک سال یا ده سال آینده را در کنار این فرد سپری کنید؟

شاید اگر همین امروز به رابطه ای که دوست ندارید، خاتمه بدهید بسیار بهتر باشد. اما اگر هر دو طرف احساس می کنید این رابطه همان است که دوست دارید و موجب شادی و آرامش شما می شود، باید سعی کنید با هوشیاری و صداقت این رابطه را ادامه دهید.



<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 264165

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • فروش بک لینک فالو | فروش بک لینک با کیفیت